کد مطلب:315111 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:194
این امانت شماست
یكی از برادران عراقی كه پس از سرنگونی صدام ظالم از كربلا به ایران آمده بود، كرامت زیبایی را كه در حرم باصفای حضرت اباالفضل علیه السلام دیده بود، این گونه نقل می كرد:
زایری از اهل عربستان سعودی در حرم آن بزرگوار مشغول زیارت حضرت اباالفضل علیه السلام بود، ناگاه پول هایش به سرقت می رود، او به وسیله ی برخی از افراد ضعیف العقیده بنای گلایه و ناله راه انداخته و خطاب به حضرت اباالفضل علیه السلام می نماید و می گوید: من از حرم بیرون نمی روم تا تمام دلارهایم را به من بازگردانی!
هنوز لحظاتی نگذشته بود كه جوانی سیاه چهره، وارد حرم می شود و با عجله - كه از شرم سر به زیر افكنده بود - به نزد آن زایر عربستانی می رود و آنچه از او ربوده بود، پس می دهد و می گوید: این امانت شماست، من توبه می نمایم. [1] .
[ صفحه 340]
زایری از اهل عربستان سعودی در حرم آن بزرگوار مشغول زیارت حضرت اباالفضل علیه السلام بود، ناگاه پول هایش به سرقت می رود، او به وسیله ی برخی از افراد ضعیف العقیده بنای گلایه و ناله راه انداخته و خطاب به حضرت اباالفضل علیه السلام می نماید و می گوید: من از حرم بیرون نمی روم تا تمام دلارهایم را به من بازگردانی!
هنوز لحظاتی نگذشته بود كه جوانی سیاه چهره، وارد حرم می شود و با عجله - كه از شرم سر به زیر افكنده بود - به نزد آن زایر عربستانی می رود و آنچه از او ربوده بود، پس می دهد و می گوید: این امانت شماست، من توبه می نمایم. [1] .
[ صفحه 340]
[1] اعجب القصص ص 221.